داشتیم پاسوربازی میکردیم
یارم حاکم بود
همه گفتند:"حکم!""
درحالی که نگاهم میکردکه آماربدم بهش من فقط نگاش کردم...
واون بابیخیالی گفت:پیک...
درحالی که سری ازروی تأسف تکان میدادم دست روگذاشتم ورفتم...
چراکه اوهرگزنفهمید
که من پرازدل بودم
وحکم همون چیزی بودکه بایدازچشمام میخوند؛
"دل"
نمیدونم
شاید
من
بیخودی توقع داشتم
واون
خالی ازدل بود...!
متن بداهه ازنیما
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/03/04 - 12:04